پیامدهای اجتماعی فرهنگی شبکه های ماهواره ای در ایران
مقدمه
چرا برخی ایرانیان برنامه های ماهواره ای را تماشا می کنند؟ طبق آخرین آمار سایت های معتبر مربوط به صنعت ماهواره می توان گفت که امروزه حدود 90 ماهواره در جهان فعالیت می کنند که این تعداد ماهواره امواج حدود 7000 شبکه تلویزیونی را ارسال می کنند. از بین این 90 ماهواره امواج حدود 30 تا 35 ماهواره آسمان کشورمان را پوشش می دهد. این تعداد ماهواره امواج حدود 3000 شبکه را بر آسمان ایران می افشانند. اگر شبکه های کارتی یا کد شده را از این تعداد شبکه کسر کنیم می توان گفت که در کل چیزی حدود 1700 شبکه کد نشده و به اصطلاح باز free در ایران قابل دریافت است. البته تعداد شبکه های فارسی زبان ماهواره ای با سرعت زیادی در حال رشد است. برای مثال اولین شبکه فارسی زبان در سال 1375 تاسیس شد در حالی که هم اکنون این تعداد به حدود 40 شبکه رسیده است. به طور میانگین هر ساله 5 شبکه به شبکه های فارسی زبان اضافه می شود.
جایگاه نظری ماهواره ها
برخی از نظریه پردازان، تلویزیون های ماهواره ای را- که در واقع رادیو و تلویزیون های ماهواره ای - در چارچوب موضوع رسانه های جدید new media و آثار Impacts آنها بررسی کرده اند. برخی هم بدون آنکه بین تلویزیون و ماهواره تفاوتی قائل شوند ماهواره را جزو خانواده تلویزیون محسوب کرده اند و مطالعات تلویزیون را به تلویزیون های ماهواره ای هم تسری داده اند. در اینجا برای مثال رفتار تماشا )watching behavior( یا بحث مخاطب شناسی audience studies در زمینه ماهواره هم قابل مطالعه و بررسی است با این سوال که آیا برای مثال مخاطب جهانی global audience شکل گرفته است یا خیر؟ آیا ماهواره، توانایی ایجاد اجتماعات مجازی virtual community را دارد؟ آیا در تماشای ماهواره هم ساعات اوج تماشا peak viewing وجود دارد؟
برخی از دانشمندان ارتباطات هم اساسا موضوع مستقلی در حوزه وسایل ارتباط جمعی تعریف کرده اند که با عناوینی همچون تلویزیون های فرامرزی trans-borders television، تلویزیون های جهانی global Television، تلویزیون های بین کشوری trans-national Television، تلویزیون های ماهواره ای Satellite TVs و تلویزیون های بین المللی international TVs شناخته شده است. نکته دیگری که اشاره به آن لازم است آنکه در مباحثی هم که به موضوع جهانی شدن و پسامدرن مربوط می شود بحث شبکه های ماهواره ای و نقشی که در تغییر تعاریف زمان - مکان دارند به میان می آید. در این دیدگاه ها به ویژه نقش ماهواره در ایجاد تشابه فرهنگی یا مساله غربی سازی جهان بررسی می شود.
مخاطب شناسی ماهواره ها در ایران
مخاطبان فعلی ماهواره با مخاطبان سال های اولیه ورود این فناوری یکی نیست. سطح سواد رسانه ای مخاطبان فعلی بالاتر از مخاطبان اولیه است هر چند در مجموع چندان رضایت بخش نیست. در اوایل ما با مخاطب توده وار ماهواره ای mass audience طرف بودیم ولی هم اکنون مخاطبان برنامه های ماهواره ای کم کم حالت بخش بخش یا منفرد segmented می یابند. برای مثال اوایل کودکان از تماشای برنامه های ماهواره ای نهی می شدند ولی امروزه ماهواره و شبکه های کودک آن جزو مامای کودک شده اند چرا که برای مثال در برنامه های صدا و سیما، برنامه کودک زمان مشخص و محدودی دارد ولی در آنجا 24 ساعته برنامه کودک پخش می شود و یا ورزش دوستان برنامه های خود را دارند و موسیقی دوستان نیز برنامه های خودشان را دارند که همه اینها 24 ساعته پخش می شوند.
ارزیابی کارشناسی این است که از نظر مخاطب شناسی و دلایل رجوع به ماهواره تفاوت زیادی بین مخاطب ایرانی با مخاطبان تلویزیون در سایر نقاط دنیا وجود ندارد. ایرانیان نیز عمدتا برای تماشای فیلم و سریال، موسیقی یا شوهای تلویزیونی و برنامه های تفریحی و سرگرمی که شامل ورزش هم می شود به سراغ ماهواره می روند. حتی به همین دلایل هم سراغ برنامه های صدا و سیما می روند. سایر موضوعاتی که از آنها به عنوان برنامه های اقلیت minority programs نام می برند معمولامربوط به مخاطب خاص است. درباره بخش اول سوالتان باید گفت که در یکی دو سال اخیر میزان استقبال مخاطبان ایرانی از شبکه های کشورهای عربی بیشتر شده است. اگر تاریخ ورود ماهواره را به سه دوره پنج ساله تقسیم کنیم ارزیابی آن است که در دوره اول شبکه های کشورهای ترکیه بیشترین بیننده، در دوره دوم شبکه های اروپایی متعلق به کشور آلمان و فرانسه و در دوره سوم شبکه های کشورهای عربی را داشت. البته توجه شود که حدود 60 درصد برنامه های ماهواره ای کشورهای عربی آمریکایی است که با زیرنویس عربی پخش می شود.
دلایل گرایش مردم به برنامه های ماهواره ای
این مساله را می توان با توجه به شرایط اجتماعی، سیاسی و تاریخی ایران و در کل روانشناسی اجتماعی ایرانیان تحلیل کرد. نخست آنکه ماهواره زمانی در ایران مطرح شد - یعنی اوایل دهه 1370 - که کشورمان تازه جنگ را پشت سر گذاشته بود و جامعه در حال پوست اندازی بود. رفاه اقتصادی، ارتباط با جهان خارج، رنگ، شادی، مصرف، تبلیغات بازرگانی و مفاهیم دیگر به تدریج به زندگی روزمره تزریق می شد. پدیده ماهواره هم در این شرایط مورد استقبال قرار می گیرد، چرا که پدیده ای مدرن است که به راحتی در ادامه مفاهیم پیش گفته قرار می گیرد. نکته دیگر آنکه در این زمان جامعه از محدودیت های زمان جنگ که البته در زمان جنگ و در همه جای دنیا طبیعی است دور شده بود. ماهواره پنجره ای بود که مردم می خواستند از آن دنیا را ببینند. نکته دیگر آنکه به هر حال ماهواره یک فناوری جدید بود. انسان ها نسبت به فناوری جدید کنجکاوند و دوست دارند آن را تجربه کنند. مثل تلفن، رادیو، تلویزیون و تلفن همراه.
نکته سوم نحوه مواجهه نهادهای رسمی با این فناوری بود. با توجه به بحث تاریخی شکاف دولت - ملت در ایران که ارتباطی با حکومت مشخصی ندارد ممنوع کردن ماهواره تا اندازه ای میزان کنجکاوی عمومی را تشدید کرد. افکار عمومی تجربه ویدئو را در مقابل خود داشت. به عنوان نکته چهارم ماهواره موقعی ممنوع شد که بینندگان زیادی برنامه های آن را دیده بودند و به وضوح تفاوت برنامه های داخلی را با آن لمس کرده بودند. نکته پنجم به ضعیف بودن رسانه های داخلی برمی گردد. صدا و سیما هم پس از جنگ در حال تدوین سیاست ها و خط مشی های خاص دوره بازسازی بود. هنوز بین جنگ و پس از جنگ در کشاکش بود. در سال 1370 یعنی سالی که فناوری ماهواره ای وارد شد ما هنوز دو شبکه داشتیم و در هر هفته یک فیلم سینمایی پخش می شد. تقریبا ساعت 10 یا 11 شب برنامه ها تمام می شد.
استرتژیهای موحود در تقابل با ماهواره
با الهام از تقسیم بندی اون توماس Owen Thomas در این زمینه می توانم بگویم که چند سیاست قابل تفکیک است: سیاست محدود یا ممنوع سازی که به دو شکل فعال و غیرفعال وجود دارد، سیاست آزادی دسترسی، سیاست تعلل و به زبان ساده تر اهمال و در نهایت سیاست مشروط سازی. شاید بتوان گفت که در دنیای امروز کمتر کشوری سیاست ممنوع سازی فعال را پیش گرفته است. با توجه به شرایط کشورهای اسلامی می توانم بگویم که بیشتر کشورهای اسلامی بین دسترسی آزاد و ممنوعیت قرار می گیرند. یعنی با تدابیری تلاش کرده اند تا امکان استفاده مشروط یا کنترل شده شهروندانشان را از این فناوری فراهم کنند. کشورهای عربی در این زمینه سرمایه گذاری هنگفتی داشته اند و در جذب مخاطب هم موفق بوده اند. آنها حتی مخاطب ایرانی را هم ربوده اند.
آثار و پیامدهای تلویزیون ماهواره ای
در اکثر کشورهای دنیا مطالعات بسیاری درباره ماهواره انجام می شود. حتی کشورهای عربی مراکزی تاسیس کرده اند که کار آنها بررسی آثار و پیامدهای شبکه های ماهواره ای است. ولی ما متاسفانه توجه بسیار اندکی به ماهواره و آثار آن داشته ایم. تعداد تحقیقات درباره آثار ماهواره به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد در حالی که باید مراکز پژوهشی تاسیس شود و فقط به ماهواره بپردازند. اکثر کشورهای در حال توسعه و حتی برخی کشورهای اروپایی از منظر تئوری های امپریالیسم فرهنگی یا امپریالیسم رسانه ای و یا نظریه کاشت و یا آمریکایی شدن Americanization روش زندگی، به بررسی آثار ماهواره پرداخته اند. در زمینه آثار این شبکه ها بحث بسیار مفصل است و نیازمند مصاحبه مستقلی است. ولی در کل ورود شبکه های فرامرزی بر زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی تاثیرگذار است. در حوزه فرهنگ نگرانی از آمریکایی شدن زندگی در کشورهای پیرامونی وجود دارد آنچه که برخی از اندیشمندان معتقدند از نتایج جهانی شدن Globalization در نهایت آمریکایی شدن برخواهد خواست. در حوزه سیاست هم برخی معتقدند که تلویزیون های فرامرزی یا ماهواره ای به ویژه در کشورهایی با ساختار های سیاسی بسته به وضعیتی منجر می شود که از آن به عنوان جامعه مدنی در آسمان civil society on sky نام می برند. یعنی با توجه به آنکه اپوزیسیون اینگونه کشورها امکان فعالیت در داخل را ندارد از سایرکشورها به پخش برنامه می پردازد و در برنامه های آنها همه افکار و جریان ها و فرقه ها حضور دارند. به بیانی در آسمان و از طریق به اصطلاح هوا air همه می توانند حرف بزنند ولی در زمین نه. این نظریه به همان اصطلاحی مرتبط می شود که با عنوان پیامدهای رسانه های جدید از آن یاد کردم. اینکه با ورود این رسانه امکان شکل گیری اجتماعات سیاسی مجازی virtual community ملیت های مجازی virtual nationality بیشتر می شود.
ارزیابی از ماهواره های فارسی زبان
بحث محتوای این شبکه ها و تاثیرشان جداست. در یک نگاه کلی از نظر محتوایی شبکه های فارسی زبان بسیار غیر حرفه ای و ضعیف هستند. برنامه های بیشتر این شبکه استودیو محور studio-based است و شاید بتوان برنامه های آنها را در مربع مجری یا به عبارت بهتر پاسخگوی تلفن، بیننده، آگهی و شو خلاصه کرد. ولی این شبکه ها هم مشکلات خودشان را دارند. به هر حال این شبکه ها خصوصی هستند و به علاوه به جای رقابت با یکدیگر هم بیشتر مشغول حسادت هستند. بیشتر این شبکه ها بخشی از وقت مخاطبان را در فحش، دشنام و ناسزا به یکدیگر هدر می دهند. در یکی دو سال اخیر ظهور شبکه های حرفه ای فارسی زبان اروپایی کار را برای شبکه های ضعیف سخت کرده است. شبکه هایی که علاوه بر پخش شو و یا کلیپ خوانندگان - که تقریبا همه شبکه های فارسی زبان با این نوع برنامه آنتن را پر می کنند - پخش فیلم های روز و برنامه های تفریحی و سرگرمی را آغاز کرده اند. ارزیابی کارشناسی آن است که از بین 40 شبکه فارسی زبان، زیر 5 شبکه جزو شبکه آشیانه مخاطبان محسوب می شود.
هر چند در سال های اخیر شبکه های ضعیف فارسی زبان بینندگان ایرانی را از دست داده اند ولی این وضعیت به تدریج رو به بهبود است؛ دلیل اصلی این بهبودی حضور گروه های مرجع در این شبکه هاست. حضور ورزشکاران مشهور، ایرانیان نخبه سایر کشورها، هنرمندان و دانشمندان در این شبکه ها بیشتر شده است.
دلیل دیگر شرایط داخلی کشور است. این اصل کلی را بدانید که هر چقدر افراد نتوانند اندیشه ها و یا خواسته هایشان را از طریق مجاری داخلی بروز دهند به رسانه ها آن طرف متوسل خواهند شد. هر چه رسانه های داخلی بازتر باشند گرایش به آن طرف کمتر می شود. برای مثال این شبکه ها به طور وسیعی پذیرای نمایندگان جنبش دانشجویی، جنبش کارگری، فعالان جنبش زنان هستند و به هر حال در کشورمان قشر تحصیلکرده و نخبه پیگیر این موضوعات است. در زمینه تاثیر این شبکه ها هم باید گفت که به هر حال این شبکه ها باعث رشد انتظارات و خواسته های اجتماعی سیاسی جامعه می شوند. برای مثال اطلاع عمومی از جایی به نام دوبی قبل و بعد از وجود شبکه های فارسی قابل مقایسه نیست. این شبکه ها سبک زندگی سکولار، لذت جویی، ناسیونالیسم ضدعربی را اشاعه می دهند که البته به طور ویژه جای بحث دارد. ولی جدای از تاثیر شبکه های فارسی زبان درباره تاثیر ماهواره شواهد زیادی می توان ذکر کرد. یکی از یافته های اصلی تحقیق آنها رواج مد یا آرایش عربی موسوم به خلیجی در بین زنان شهر بود. فکر می کنید ریشه این امر از کجاست؟ نگاه مدیا دترمینیستی به پدیده ها ندارم ولی فکر می کنم که شکل و شمایل دختران و جوانان ایرانی با نگاه به جهت ال آن بی های دیش های ماهواره قابل پیش بینی است. زمانی ال آن بی ها به سمت ترکیه بود. جامعه ایران ترکیه زده شد. همه جا موسیقی ترکیه ای، مد ترکیه ای، عکس هنرپیشه های ترکیه روی دیوارهای اتاق نوجوانان نصب می شد. با آمدن سیستم دیجیتال و ماهواره هاتبرد، عصر مد های اروپایی رسید. حالاهم بیشتر ال آن بی ها به سمت ماهواره های عربی است. اکثر ماشین هایی که جوانان در شهرهای بزرگ می رانند موسیقی عربی پخش می کنند. ظاهرا عصر امر دیاب و نانسی عجرم رسیده است!چرا نانسی عجرم برای ایرانیان وب سایت فارسی می زند؟ چرا برای ایرانیان کنسرت می گذارد؟ تاثیر ماهواره بر جوانان همین است.
تنشها و نگرانی هایی کشورهای منطقه در خصوص ماهواره
هر متنی Text پیامی massage دارد. شبکه های ماهواره ای سراسر پیام اند. البته در کشورهای خاورمیانه هم نگرانی وجود دارد. آنان هم نگران فرهنگ بومی شان هستند. آنان هم نگران ضعف علایق دینی جوانان شان هستند. ولی آنان برای کم کردن این نگرانی ها کار می کنند. پول خرج می کنند. آنان با چنگ و دندان (منظورم خشونت نیست) مخاطب بومی را نگه می دارند. به جوان شان می گویند ما 60 یا 70 شبکه خارجی را که جزو بهترین شبکه هاست برایت به شکل دوبله شده و با سانسور اندک و منطقی پخش می کنیم. حال اگر با وجود این شبکه ها از آنتن های غیرقانونی استفاده کنی باید جریمه سنگینی بدهی.
یکی از نظریه هایی که درخصوص استفاده از شبکه های ماهواره ای وجود دارد نظریه نزدیکی یا تشابه فرهنگی cultural proximity است که فکر کنم اشتروبار آن را مطرح کرده است. یعنی مخاطبان شبکه های ماهواره ای دنبال شبکه هایی می روند که با زمینه فرهنگی آنان تا اندازه ای قرابت داشته باشد. کشورهای عربی اینگونه شبکه ها را شناسایی کرده اند. پیش بینی می کنم که در دهه آینده همان طور که زمانی محصولات بولیوود هند در منطقه حاکم بود محصولات رسانه ای کشورهای عربی حاکم شود. حتما می دانید که مدیر روابط عمومی گروه شبکه های MBC اعلام کرده است که این گروه به زودی شبکه ای فارسی زبان راه اندازی خواهد کرد که فیلم های روز آمریکایی را با دوبله فارسی پخش کند. شما بر حسب این اخبار می توانید آینده را هم پیش بینی کنید. به نظر من صدا و سیما باید بر اساس این اخبار سیاست های آینده نگرانه خود را تعریف کند.
آینده ماهواره
با سیاست های رسانه ای و فرهنگی فعلی معتقدم که گرایش شهروندان به ماهواره بیشتر خواهد شد. ما در سال های آینده شاهد شبکه های فارسی زبان خاص بینندگان اقلیت minority programs هم خواهیم بود. یعنی شبکه های فارسی زبان خاص کودکان، هنرمندان، جوانان، دوستداران موسیقی، علاقه مندان به سیاست و غیره. همچنین شبکه هایی که مخاطب خود را صرفا قومیت های خاص ایرانی تعریف کرده اند. یعنی شبکه هایی برای ترک ها، کردها، بلوچ ها. اگر ما کند پیش برویم مخاطب ایرانی از دست خواهد رفت. نکته دیگر آنکه در سال های آینده تاثیرات سیاسی ماهواره ها بیشتر خواهد شد. هم اکنون همه احزاب مخالف جمهوری اسلامی صاحب شبکه ماهواره ای هستند. فرض کنید فقط سه شبکه به اشاعه اندیشه های چپ مارکسیستی می پردازد. همه اقلیت های مذهبی و دینی- قانونی و غیرقانونی- و حتی دراویش دارای شبکه هستند. شبکه هایی که هر شهروند ایرانی با یک تلفن می تواند در آن حضور یافته و نقطه نظراتش را بگوید و حتی عضو آنها شود.
همه اینها به سیاست های فرهنگی بستگی دارد. اولااین مطالبی که من گفتم به معنای آن نیست که سیاست ممنوعیت لازم است اجرا شود. نه. باید سواد رسانه ای شهروندان را بالابرد. باید امکان انتخاب شبکه های سالم ماهواره برای شهروندان فراهم باشد. حال چطوری؛ مسوولان بنشینند و بررسی کنند.. شما فرض کنید که ما از اول آمدیم و به والدین گفتیم که ماهواره بد است نخرید. خب. برخی خانواده ها گوش نکردند. به هر حال پشت بام های شهر نشان می دهد که چقدر از خانواده ها ماهواره دارند. از آن هشدار جلوتر نیامدیم. نیامدیم بگوییم که حالابه این خانواده هایی که ماهواره دارند چه بگوییم. متاسفانه در بین خانواده ها درخصوص ماهواره شکاف اطلاعاتی یا آنچه درباره اینترنت به کار می برند یعنی شکاف دیجیتالی Digital gap وجود دارد. بسیاری از والدین نمی دانند که برای مثال مثلث زرد رنگ بالای برخی تصاویر یعنی چه؟ علامت خرگوش بالای تصاویر یعنی چه؟ و به دلیل ممنوعیت کسی هم در این مورد صحبت نمی کند. نتیجه قابل پیش بینی است. یا فکر کنید یکی از سیاست هایی که اجرا شد ارسال پارازیت بود. این پارازیت ها در طول روز که کودکان و نوجوانان در خانه هستند قطع می شود و زمانی که والدین به خانه می آیند یعنی عصر؛ ارسال آن آغاز می شود. در طول روز نوجوانان به راحتی می توانند به هر شبکه ای دسترسی داشته باشند! ولی این امکان برای والدین وجود ندارد. با آمدن آنها شبکه ها پارازیت می شود.
منبع
روزنامه اعتماد ملّی، عبدالکریم شریفی راد
باتوجه به وبلاگ ارزشی و پر محتوی شما
اگه خواستید
میتونم برای وبلاگتون
عکس تخصصی موضوع وبلاگتون طراحی کنم
نمونه کارم هم وبلاگ خودم